چرا همه مرده اند در مورد حدیث فولادوند مختار اشتباه می کنند و چرا باید این گزارش را بخوانید

چرا همه مرده اند در مورد حدیث فولادوند مختار اشتباه می کنند و چرا باید این گزارش را بخوانید

Blog Article

سعدی در استفاده از آرایههای ادبی زیادهروی نکرده است. بهباور شمیسا در قلمرو بهرهگیری زبان ادبی - که مقصود بهرهبردن از بدیع و بیان به حد کمال است - و برقراری روابط گوناگون موسیقایی و معنایی میان واژگان، حافظ بر همگان سبقت گرفتهاست. دیگر ویژگی سبک حافظ، ساختارهای متضادنمایِ شعر او بیان شدهاست. یکی دیگر از عواملی که باعث سهل بودن آثار سعدی میشود، گسترده بودن دایرهٔ واژگانی است. وی در سال ۶۶۰ هجری، نامهای به سعدی مینویسد و بعضی از اشعار عربی او را درخواست میکند. سیروس شمیسا نیز میگوید حافظ توجه زیاد و حتی افراطی نسبت به شعرهای گذشتگان و معاصران داشت و از آنجا که شاعری صاحب سبک بود، این اقتباسها در اشعار او استحاله و از شعر اصلی برجستهتر میشدند؛ تا آنجا که مردم آنها را به نام حافظ میشناختند. بهباور شبلی نعمانی، حافظ نخستین شاعری است که وسعت دامنهٔ موضوعات غزل را، با حفظ زبان تغزلی آن، از عشق به اخلاق، فلسفه، عرفان، وعظ و حتی سیاست گسترانید. وحید. تهران (۸۹): ۱۶۶-۱۷۰ - به واسطهٔ نورمگز. وقتی در دوره دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل مشغول بودم، گاه، نامهها و پیغامهای استاد فقید بدیع الزمان فروزانفر را برای وی میبردم و پاسخهای کتبی و شفاهی را به آن استاد فقید میرساندم؛ و این افتخاری برای بنده بود. ​This w as generated ᠎by GSA C​on tent ᠎Gene rato r  DE MO​.

فروغ و خانوادهاش در خانهای در محله امیریه تهران زندگی میکردند. سعدی در جواب این فرد پراکندهگو، عنوان میکند که «سَرِ جنگ» ندارد؛ وگرنه، «مجال سخن» بر او «تنگ نیست». همهٔ آثار سعدی، اعم از شعر و نثر، در مجموعهای با عنوانِ کلّیات سعدی جمعآوری شده است. با این حال، این تصحیح نیز نظرات مثبت همهٔ منتقدان را برنیاورد و پس از آن دستِکم دو تصحیح دیگر از کلّیات سعدی از بهاءالدین خرمشاهی (۱۳۷۵) و حسن انوری (۱۳۸۳) عرضه شد. پیرامون غزلهای حافظ این موضوع از روزگارِ خود حافظ مطرح بودهاست و شاه شجاع بر این ویژگی بر حافظ خرده گرفت و آن را «خلاف طریقت بُلَغا» دانست؛ که با پاسخ هوشمندانهٔ حافظ مبنی بر «شهرت شعر حافظ در آفاق و پای بیرون ننهادن نظم حریفان از دروازهٔ شیراز» مواجه شد. سببِ این موضوع آن است که تلاش ایرانیان در چهار سدهٔ نخست اسلامی برای بازیابی هویت ملی و زنده کردن پایههای این هویت - یعنی زبان و ادب؛ تاریخ و اساطیر؛ و حکمت و فلسفهٔ ملی - اندیشههای فلسفهٔ ایران باستان یا همان حکمت اشراق را مورد توجه و بازیابی و احیا قرار دادند؛ چنانکه فردوسی این حکمت را در شاهنامه به نظم درآورد و پیام حکمت اشراق را به گوش همگان رساند؛ ابن سینا در زنده کردن این حکمت کوشید و سهروردی خویش را احیاگر حکمت اشراق شناساند و جان بر سر آن گذارد.

لایو حدیث فولادوند

حتی تصور بر این است که نظم متنوعِ ابیات به یکنواختی اولیه تقلیل یافتهاست و هیچ وحدتِ حقیقی در این غزلها وجود ندارد. احمد شاملو و مسعود فرزاد به برهمخوردن توالی ابیات اعتقاد دارند. عدهای هم تازه داشتند نامی کسب میکردند، مثل بهرام صادقی، غلامحسین ساعدی، احمد محمود، اسماعیل فصیح، علیمحمد افغانی و تقی مدرسی. وی با شیخ احمد یا حماد دباس مصاحب بود و از او فنون طریقت را آموخت. بهنظر میرسد که نمایش تظاهر و ریاکاریِ معتبر و قدرتمند، تبدیل به یک نگرانیِ عمدهٔ ادیبان در این دوران شده بود. محمود کیانوش به دو زبان فارسی و انگلیسی مینوشت. زبان حافظ، شاعرانه و استعاری است. با این حال، هم اصطلاحات صوفیانه در اشعار او به چشم میخورد، هم ذوق شاعرانه و هم تجلیات فلسفی و حکیمانه. او تمامِ فضیلتهای موجود در زهدفروشان را به آنها نسبت میدهد. کلمات در اشعار حافظ ابعاد مختلفی دارند و با هم ارتباطات گوناگون و پیچیدهای برقرار میکنند. جز عنوان «حافظ»، دیگر لقبی که بهگزارش دولتشاه «اکابر او را نام کردهاند»، «لسانالغیب» است؛ چراکه اشعار حافظ را ثمرهٔ واردات غیبی و حالاتِ فراتر از توان بشری میدانستند. حافظ افکارِ مولوی و خیام را با سخنِ سعدی پیوند زد و از عناصرِ دیگر مانند طنز و نگرشهای سیاسی و اجتماعی بر آن افزود.

او هلاکو خانی را، که آخرین خلیفهٔ عباسی را به قتل رسانده است، تمجید و در همان زمان، برای خلیفهٔ مقتول نیز سوگواری میکند؛ حال آن که حاکم شیراز - که سعدی او را نیز حدیث فولادوند مهاجرت تمجید کرده است - برای شکست دادن همین خلیفه، لشکری را به کمک هلاکوخان گسیل کردهبود. در اثرپذیری حافظ از قرآن تردیدی نیست، آنچنانکه بیشتر حافظپژوهان بر این باورند که مهمترین دلیل تخلص وی به «حافظ»، حافظ بیشتر بیشتر بخوانید قرآن بودن است. لوئیس میگوید بهطور خلاصه، در انجمن و جمع رندان خبری نیست، اما حقیقت آن باید پنهان بماند؛ یا اینکه مردم آنان را نصیحت کنند تا روشهای خود را اصلاح نمایند. یکی از مهمترین دلایلِ محبوبیتِ حافظ، دقیقاً طنز بُرّانش در برابر مدعیانِ تقوا در حکومت و تشکیلاتِ مذهبی است که مردم از آنها نفرت دارند اما نمیتوانند آنها را محکوم کنند. بهگفتهٔ اصغر دادبه، رند و رندی کلیدیترین و بنیادیترین اصطلاح در شعر و جهانبینی حافظ است؛ ازاینرو، شناخت رندیْ شناخت جهانبینی، اندیشه و هنر حافظ را نتیجه میدهد، بهگونهایکه رندشناسی برابر با حافظشناسی است.